شهادت با مشایعت امام زمان

آمار مطالب

کل مطالب : 1305
کل نظرات : 163

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 46

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 59
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 1998
بازدید ماه : 21978
بازدید سال : 40386
بازدید کلی : 273193

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رمان وشعر و آدرس ali1405.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : علي
تاریخ : پنج شنبه 24 شهريور 1390
نظرات
داشتیم از خط به عقب باز می‌گشتیم . «قائم مقامی‌» در كنارم بود و می‌گفت: «نمی‌دانم چه كرده‌ایم كه خداوند ما را لایق شهادت نمی‌داند.» گفتم: « شاید می‌خواهد كه ما خدمت بیشتری به اسلام و مسلمین بكنیم.»


پاسخ داد: « نه ، من باید شهید می‌شدم و الآن وجدانم ناراحت است . آخر در خواب دیده بودم كه شهید می‌شوم و امام زمان (ع) دستم را گرفته و به همراه خود می‌برد .» درهمین حال ، یك خمپاره‌ی 120 كنار ماشین ما به زمین خورد و این بنده‌ی عاشق به شهادت رسید .
هنگام شهادت ، لبخند بسیار زیبایی بر لب داشت كه همه‌مان را مسحور خود كرده بود . گویی مشایعت امام زمان (عج) او را چنین به وجد آورده بود


تعداد بازدید از این مطلب: 643
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود